به این مدل، «مدل ترکیبی» گفته میشود.
مهمترین ملاحظات یک بروکر خردهفروش در یک حوزه نظارتی خوب، این است که قیمتگذاری منصفانه و بهترین اجرای سفارش را برای مشتریانش داشته باشد، و اینکه از روش A-Book استفاده میکند یا B-Book چندان مهم نیست.
از طرف دیگر، مشتریهایی که سفارش آنها به روش B-Book انجام میشود، معمولا سایز سفارشهایشان کوچک است و عمدتا در معاملات ضرر میکنند، بنابراین از آنجا که ریسک کم است و معامله کوچک است، بروکر ریسک بازار را قبول میکند.
بروکر به احتمال زیاد معاملات معاملهگرانی را که معمولا ضرر میکنند را برای خودش نگه میدارد، و معاملات معاملهگران سودآور را هجینگ میکند.
مشتری بیشتر این مزیت را برای بروکر دارد که از کارمزد تراکنش مشتریان (اسپرد) کسب درآمد کند، به این معنی که حجم معاملات مشتری است که باعث درآمد میشود، نه ضرر مشتریان.
بروکرها بعد از تنظیم قوانین، یک سیستم سفارش یا موتور اجرای سفارش باید داشته باشند که هدف آن، مدیریت سفارشها با اجرای خودکار به روش A-Book یا B-Book است.
سفارش معاملهگران جدید معمولا به روش B-Book انجام میشود. و روش منطقیای هم هست چون بیشتر معاملهگران تازهکار ضرر میکنند، و این یعنی کسب سود راحت، برای بروکر.
بروکرها با استفاده از الگوریتمهای کامپیوتری این امکان را دارند که الگوهای معاملاتی را تجزیه و تحلیل کنند، و مشتریها را دستهبندی و نمایهسازی کنند.
اما اگر بروکرهای بتوانند از هر دو روش استفاده کنند، چه طور؟ آیا چنین چیزی امکانپذیر است؟ در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.مقاله زیر ترجمهای از وبسایت معتبر
مدل ترکیبی در بروکرها به چه معناست؟
ترجمه اختصاصی: ایران بروکر
منبع: https://iranbroker.org/hybrid-forex-broker-model
پس احتمالا برای معاملهگران سودآور و موفق از روش A-Book استفاده میشود، و برای معاملهگرانی که بیشتر ضرر میکنند، از روش B-Book استفاده میکند تا ریسک بازار داخلیسازی شود.
تا اینجا متوجه شدیم که بروکر میتواند سفارش را به یکی از روشهای زیر انجام دهد:
مشتریهایی که سفارش آنها به روش A-Book انجام میشود، مشتریهای موفقتری هستند، و عموما در سایز لاتهای بزرگتر معامله میکنند. بنابراین برای اینکه بروکر ریسک بازار را حذف کند، باید سفارشهای آنها را با یک طرف سوم خنثی کند، و در عین حال کارمزد کمی از اسپرد دریافت میکند.
مدل ترکیبی به بروکر این امکان را میدهد که:
- سفارش یک مشتری را با مشتری دیگر خنثی کند
- سفارش را با طرف سوم (تأمینکننده نقدینگی) هجینگ کند
- خودش ریسک معامله را قبول کند
وقتی که بروکر نمیتواند همه پوزیشنها را پوشش دهد و تعدادی پوزیشن باقی میمانند که پوزیشن مخالفی نیست که با آنها خنثی شوند، این معاملات با طرف سومی پوشش داده میشوند.
بروکرها به کمک این نرمافزارها این امکان را دارند که معاملهگران را بر اساس میزان سپرده، ارز مفهومی هر معامله، لوریج استفاده شده، ریسکپذیری در هر معامله، استفاده یا عدم استفاده از دستور توقف و … نمایهسازی و دستهبندی کنند!
به عنوان مثال، الگوی رفتاری معاملهگرانی که معمولا ضرر میکنند یکسان و به این صورت است:
- معمولا به عنوان موجودی اولیه حسابشان، مبلغ کمی سپردهگذاری میکنند (معمولا کمتر از ۱۰۰۰ دلار)
- معمولا ۱۰٪ یا کمی بیشتر از این عدد را در هر معامله ریسک میکنند
- معمولا از استاپ لاس یا حد ضرر استفاده نمیکنند
- معمولا معاملات ضرردهشان زیاد است
- معمولا از لوریج بالا در حسابهای کوچکشان استفاده میکنند و اغلب مستعد مارجین کال و استاپ اوت میشود
البته این طور نیست که روش بروکر به یک شکل محدود شود.
در مدل ترکیبی، بروکر فارکس باید تصمیم بگیرد که برای کدام مشتریان از روش A-Book و برای کدام مشتریان از روش B-Book استفاده کند؟ حال شاید بپرسید که چرا؟
منبع: babypips.com
بروکرها ممکن است برای هر مشتری، بروکر متفاوتی باشند!
صرفنظر از مدل اجرای سفارش توسط بروکر، آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است این است که معاملهگران خردهفروش قیمتهای شفافی از بازار سازمانی فارکس دریافت کنند و سفارشهای بدون تأخیر انجام شود.
اگر تعداد مشتریهای یک بروکر زیاد باشد، این امکان را به بروکر میدهد که بیشتر سفارشها را با یکدیگر خنثی کند.
دلیل اینکه بروکر مشتریها را دستهبندی و نمایهسازی میکند، ساده و روشن است.
بروکر میتواند جریانهای قیمت و مدلهای هجینگ متفاوتی را برای معاملهگران معمولی، تریدرهای خبری، معاملهگران API و غیره اجرا کند.
واقعیت این است که بیشتر بروکرها از هر دو روش A-Book و B-Book استفاده میکنند و هیج اشکالی هم ندارد اگر بروکر از هر دو روش A-Book و B-Book استفاده کند.
بیشتر بروکرها حداقل از یک روش A-Book و B-Book استفاده میکنند و بعد انتخاب میکنند کدام معاملات داخلیسازی شوند، و کدام با تأمینکننده نقدینگی هجینگ شوند.
بروکرهایی که از مدل ترکیبی استفاده میکنند این امکان را دارند که از سود حاصل از معاملاتی که به روش B-Book انجام شدهاند، استفاده کنند و به مشتریانشان اسپردهای رقابتی ارائه دهند.
اشکال اصلی این مدل این است که اگر بروکر ریسک B-Book را ضعیف مدیریت کند، ممکن است به ورشکستگیاش منجر شود و مجبور شود از بازار خارج شود.
استفاده از روش B-Book همراه با پوشش سفارش به شکل خارجی (انجام معامله با طرف سوم) فراتر از محدودیت ریسک خاص، اجرای بهتر سفارش را فراهم میکند (زیرا به بروکر اجازه میدهد تا معامله شما را سریع انجام دهد)، در حالی که تأخیر و هزینههای آن را به حداقل میرساند (زیرا لازم نیست هر معامله A-Book یا STP انجام شود که به معنای پرداخت هزینه برای هر بار به تأمینکننده نقدینگی است).
بیشتر بروکرهای فارکس از مدل ترکیبی استفاده میکنند
بسته به سفارش یا مشتری، بروکر میتواند یکی از چهار روش بالا را انتخاب کند.
منظور از ریسک بازار، ریسکی است که یک پوزیشن به دلیل تغییرات نامطلوب قیمت، به ضرر بروکر ختم شود. از اینجا بیشتر در مورد ریسک بازار بخوانید.
بروکر فارکس همیشه طرف مقابل معاملات شما است، اما در مدل ترکیبی بروکر میتواند تصمیم بگیرد که معاملات شما را داخلیسازی کند، یا معامله سومی با تأمینکننده نقدینگی انجام دهد.
خیلی کم پیش میآید که یک بروکر فارکس فقط از روش A-Book استفاده کند. این یک روش سخت برای بازار و کسب درآمد آنها است.
از آنجا که بروکرهای بزرگتر فارکس، تعداد مشتری بیشتری دارند که هم پوزیشنهای لانگ و هم پوزیشنهای شورت باز میکنند، میتوانند تعداد زیادی از سفارشهایشان را داخلیسازی کنند، و این امکان را به آنها میدهد که ریسک بازار خود را بدون نیاز به هج کردن با طرف سوم، به حداقل برسانند.
اینکه بروکر کدام روش را برای اجرای سفارش انتخاب میکند، به پارامترهای مختلفی از جمله سایز ترید و مشخصات سودآوری مشتری بستگی دارد.
هیچ اشکالی ندارد اگر یک بروکر خردهفروش ترکیبی از روشهای A-Book و B-Book را اجرا کند، مشکل زمانی است که بروکر معاملات را به نفع خودش دستکاری میکند.
بروکرهای کوچک تا جایی که بتوانند سفارشهای مشتریها را با یکدیگر خنثی میکنند، معاملات را تا سقف ریسک بازارشان B-Book میکنند، و معاملات بالاتر را با معامله با طرف سوم پوشش میدهند.
بروکرهای فارکس برای شناسایی میزان موفقیت معاملهگران سودآور و ضررده، نرمافزاری دارند که معامله مشتریها را تجزیه و تحلیل میکند!
با وجود تعداد زیاد معاملهگری که سود نمیکنند، مدل B-Book درآمد بیشتری در اختیار بروکر قرار میدهد.
به همین دلیل ممکن است یک بروکر برای یک مشتری بروکر A-Book باشد، و برای مشتری دیگر بروکر B-Book!
در ادامه دو مثال از نحوه عملکرد یک بروکر، وقتی میخواهد از مدل ترکیبی استفاده کند، برای شما ذکر میکنیم:
- بروکر میتواند مشتریانش را تقسیم کند و معاملات بعضی از مشتریان را با تأمینکننده نقدینگی پوشش دهد (حال یا به روش STP یا A-Book) و بقیه را داخلیسازی کند (روش B-Book).
- بروکر میتواند یک سایز تعیین کند و همه معاملاتی را که با این سایز، یا بزرگتر از آن انجام میشوند را با تأمینکننده نقدینگی پوشش دهد و بقیه را داخلیسازی کند (B-Book).
آنالیز مشتری در روش مدیریت ریسک ترکیبی
در درس قبلی در مورد این پرسش صحبت کردیم که حتی با وجود خطر بیشتر، چرا اکثر بروکرهای فارکس ترجیح میدهند بیشتر از روش B-Book استفاده کنند.
این موضوع به بروکر این امکان را میدهد تا از معاملات بازنده در روش B-Book و از مارکآپ در روش A-Book کسب سود کند.
روش مدیریت ریسک بروکرهای بزرگ فارکس
در درسهای بعد درباره قیمتگذاری و کیفیت اجرای سفارش مفصلتر صحبت خواهیم کرد. اما قبل از آن در مورد یک روش دیگر مدیریت ریسک که بروکرهای فارکس از آن استفاده میکنند، صحبت میکنیم، پس مقاله بعدی را حتما بخوانید!
تحریریه فارکسر ها