بیت کوین، شخصیت و توسعه؛ قسمت سوم: بیتکوین، حقیقت و سخن

این سه عنصر در ترکیب با هم باعث می‌شوند تا یک شرکت، سازمان یا نهاد از دریافت بازخوردِ بازار محروم شود و درنتیجه، از پیامدهای اعمال و رفتار خود بی‌خبر بماند.

این موضوع، نکتۀ دیگری به یادم می‌آورد که در قسمت چهارم بیشتر بدان خواهم پرداخت.

نتایج

بیتکوین همان حرفِ دل ماست.

بیتکوین بار دیگر مباحثِ غیرتجربی و ممنوعۀ ارزش و کیفیت را خواهد گشود. شانس آن را به ما می‌دهد تا فرهیختگی و ظرافت اخلاقی خود را ارتقا داده و بهبود ببخشیم و از این رو، به انسان‌های بهتری تبدیل شویم.

این استعاره در مقیاس کلان به‌ کار می‌رود. دولت دستگاهی است کورتر از افراد، اما بر زندگی افراد بیشتری تأثیر می‌گذارد و از این حیث، از افراد تأثیرگذاریِ بیشتری دارد.

«ارزش‌های ما، اخلاقیات ما ـ این‌ها نمایانگر فرهیختگی ما هستند.»

در قسمت قبل به این موضوع پرداختیم که بیت‌کوین چگونه می‌تواند در بهبود هدف‌گذاری، تمرکز و توجه بر ارزش‌ها به افراد یاری برساند. این تنها پادزهر واقعی و ماندگاری است که برای درمان ناامیدی و استیصال ناشی از نیهیلیسم وجود دارد.

بیت کوین پادزهر است.

استبداد نمی‌تواند از حقیقت تغذیه کند، چراکه حقیقت برای نظامِ دروغ‌هایش همچون سمّی مُهلک است. بیتکوین همان زهر و شرنگ است.

ممکن است فرد درلحظه تصور کند که موفق شده، اما در بلند‌مدت، مقام، وضعیت، شرافت و وجدان خود را به خطر می‌اندازد.

بیت کوین از عهدۀ چنین کاری برمی‌آید.

مهارت، فرهیختگی و وارستگی

بیتکوین بازخورد صادقانه‌ای فراهم می‌کند برای بازیِ 8 میلیارد میمونِ بی‌پشم که در یک سیارۀ آبیِ کوچکِ شناور در فضا، در حال بازی هستند.

بنابراین، بازیِ زندگی همچون مجموعه‌ای است متشکل از هدف، تمرکز، توجه، پیامد، بازخورد و انطباق که در درون بافتی از سلسله‌مراتبِ ارزشیِ درونی و بیرونی قرار گرفته است.

پیترسون براهینی اقامه می‌کند تا نشان دهد که کیفیتِ ارزش‌ها و اخلاقیات ما، نمایانگرِ فرهیختگی ماست.

این سرمقاله به قلم آلکس سوتسکی، نویسنده کتاب «مانیفست ناکمونیست»، مؤسس بیت‌کوین تایمز و مجری پادکست «بیداری» به نگارش درآمده است.

استبداد جهالت و اجباری تعمدی است برخلافِ بازخوردِ بازار.

۱. انحصار پول

چگونه می‌توانیم با سه‌گانۀ نامقدس مقابله کنیم؟

هیچ‌کدام از این نمونه‌ها دستاورد دستگاه‌های دولتی نیست. تمام آنها علی‌رغم وجود دولت‌ها پدید آمده‌اند و هیچ برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی و نظارت متمرکزی در فرآیند ایجادشان دخالت نداشته است. این‌ دستاوردها از آنجا ایجاد شده‌اند که همۀ ما چیزهایی را هدف‌گذاری می‌کنیم که برایمان ارزش فردی دارند.

همان‌طور که تکبّر، نیرنگ و خشم می‌تواند یک انسان را به مستبدی علیه خود و دیگران بدل سازد، چنین ساختار نابخردانه‌ و ایستایی هم سبب می‌شود تا یک سرزمین یا جامعه به‌تدریج، اما حتمی، به دستگاهی استبدادی تبدیل شود.

از نظر فنّی، آن‌قدر بالغ هستیم که دیگر نیازی به دولت‌ملت‌های بوروکراتیکِ کلان نداشته باشیم که بیایند و به ما دیکته کنند به چه فکر کنیم، چه کار کنیم، چه بخوریم، چه باوری داشته باشیم و چه بگوییم. ما انسان‌ها، به‌عنوان موجوداتی با خصائل گوناگون، از تواناییِ حلّ مسئله برخورداریم؛ به‌نحوی که اگر خود را از حل مسائل کنار بکشیم، هیچ بروکرات و کمیته‌ای حتی نمی‌تواند امید این را داشته باشد که از پسِ حلّ این مسائل برآید.

«سلسله‌مراتب به‌مثابۀ اولویت‌بندی و تجمیعِ ارزش‌هاست. بازار به‌مثابۀ تجمیع و اولویت‌بندیِ سلسله‌مراتب است.»

جان والیس، به‌نقل از مقالۀ پول مسیح

به‌موقع سخن‌گفتن خرد می‌خواهد و خرد نیز نتیجۀ پختگی و بلوغ است.

۳. انحصار اخلاق/ عدالت/ قانون

«استبداد نمی‌تواند از حقیقت تغذیه کند، چراکه حقیقت برای نظامِ دروغ‌هایش همچون سمّی مُهلک است. درنتیجه، بیتکوین نیز برای موشی به‌نام دولت حکم مرگ‌موش را دارد.»  

وارن بیفت، بُعد پنهانیِ وارن بافت که طرفدار بیت‌کوین است.

ما بلاشک تضاد منافع خواهیم داشت، اما چاره‌ای نداریم جز آنکه زمین بازی را عادلانه تعریف کنیم. دست‌کم، امکان تقلب سیستماتیک یک بازیکن، بدون آگاهی یا رضایت سایر بازیکن‌ها وجود ندارد. همین یک مزیت به‌تنهایی ارزش جنگیدن دارد.

نقل‌قول‌هایی که در این مقاله آمده، همگی از دکتر جردن پیترسون هستند؛ در غیر این‌صورت، منبع آن ذکر شده است.

برای اینکه این پیچیدگی سببِ ارتقا شود و به سردرگمی و آشفتگی سیستم نیانجامد، حیاتی است که یک جامعه قوانینی داشته باشد که تمامی شرکت‌کنندگان از آن تبعیت کنند و همچنین مکانیزم امتیاز‌دهی‌اش کاربردی، شفاف و غیرقابل‌دستکاری باشد.

در این قسمت، قصد داریم، در حالی که از جهان نیهیلیستی بیرون می آییم، از حقیقت و استبداد و آن دسته از الزامات اخلاقی سخن بگوییم که باید در مقام افرادی مختار و مستقل بی‌پرده به آن‌ها بپردازیم.

تثلیثِ نامقدس دولت

مقصود من در اینجا این است که با استدلال نشان دهم که استاندارد بیت کوین می‌تواند با سازمان‌دهی افراد و جهان پیرامونمان براساسِ اولویت‌های دقیق، روشن و کاربردی، سطحِ مهارت و فرهیختگیِ اجتماعی و میان‌فردی ما را افزایش دهد.

«زمانی موفق می‌شویم که گل بزنیم یا به هدف بکوبیم و هنگامی شکست می‌خوریم یا می‌بازیم که تیرمان به خطا برود. بدون آنکه چیزی را نشان کنیم، نمی‌توانیم جهت‌یابی کنیم و از آنجا که در این جهانیم، همواره باید جهت‌یابی کنیم».

تضادها ما را وادار می‌سازند تا اولویت‌بندی کرده و بازار ارزش‌ها را در نظر بگیریم. این مرا به‌یاد شاهکار جان والیس، Money Messiah، می‌اندازد که در آن استدلال می‌کند:

نگهداری ارز فیات، رمزارز یا هر شکل دیگری از دارایی یا ثروت پولیِ مجاز یا «مورد تأییدی» که از سوی دولت یا ضمائم آن صادر شده باشد، درواقع بازی در زمین آنهاست.

بر این مبنا، در این نظام استانداردِ حقیقت، ما پشت‌به‌پشت به نسل‌های بهتری تبدیل خواهیم شد. در قسمت چهارم این مقالات با شما خواهم بود تا بحث خود را به پایان برسانم.


منبع: https://iranbroker.net/bitcoin-jordan-peterson-truth-and-speech-translation/

استبداد از دروغ تغذیه می‌کند.

در نظام استاندارد بیت کوین، ترکیبی به دست خواهیم آورد از آنچه می‌خواهیم و، مهم‌تر از آن، آنچه واقعاً بدان نیاز داریم؛ که اغلب این‌دو با هم متفاوتند.

bitcoin jordan peterson truth and speech 2

رنجش و آزردگی همواره دو حالت دارد. یا فرد آزرده نابالغ است، که در این‌صورت باید دهانش را ببندد و نالیدن را رها کند و به راهش ادامه دهد، یا ناشی از استبداد است، که در این‌ حالت فردِ تحت استبداد اخلاقاً وظیفه دارد بی‌پرده سخن بگوید و زبان بگشاید.

برای بالغ‌شدن باید مسئولیت‌پذیر بود.

جردن پیترسون در فصل چهارم از کتاب ۱۲ قانون برای زندگی از یک سه‌گانۀ روانشناختیِ شیطانی حرف می‌زند که همۀ ما انسان‌ها در معرض آن قرار داریم: تکبّر، نیرنگ و آزردگی.

bitcoin jordan peterson truth and speech

هردوی این‌ها باید پاکسازی شوند.

مستبد، پیامدهای اقتصادیِ ناشی از برنامه‌ریزی متمرکز را مختل کرده و نادیده می‌گیرد، و عواقب منفی آن را با دزدی آشکار و پنهان (مالیات و تورم) بر دوش مردم می‌افکند.

۲. انحصار خشونت

این از آن دسته خیال‌پردازی‌های مارکسیستیِ تک‌شاخ‌های اتریومی نیست.

بازی زندگی پیچیده‌ است، اما هرچه ورزیده‌تر شوید، نتایج بهتری خواهید گرفت یا درمجموع امتیازتان بهتر خواهد شد.

ما این موضوع را قبلاً در فصل دوم از این سری مقالات مطرح کردیم.

«ما نمی‌توانیم چیز خاصی را که اکنون می‌خواهیم همراه با تمام چیزهای دیگری که اغلب می‌خواهیم به دست بیاوریم، زیرا میل ما با دیگر امیال ما و همچنین امیال دیگران و امیال جهان در تضاد و تقابل است».

این مقالات به‌صورت سری هستند و اگر هنوز بخش اول و دوم را مطالعه نکرده‌اید، می‌توانید آن‌ها را در این دو لینک مطالعه کنید: قسمت اول و قسمت دوم

چنین مسیری بدون فراز و نشیب نیست و ما به‌عنوان انسان‌هایی جایزالخطا، اشتباهات فراوانی در این راه مرتکب خواهیم شد. اما خوشبختانه، در استاندارد بیت کوین، ما از چرخه‌های بازخوردی سریع‌تر و همچنین سیگنال‌های قوی‌تری برخورداریم و درنتیجه می‌توانیم خطاهای خود را با دقت بیشتری اصلاح کنیم.

بی‌‌پرده سخن‌گفتن شهامت می‌خواهد و شهامت نیز ایمان می‌طلبد.

هیچ آرمان‌شهری برپا نخواهد شد و برخلاف آنچه حامیان بیت کوین در نظر دارند، دست‌کم آنهایی که حرف‌هایشان به لعنت سیاه شیطان می‌ارزد، نوشدارویی برای تمام امراض در کار نیست و جهان بهتری که در آن همه‌چیز، همواره، برای همگان خوب باشد افسانه است.

بیت کوین تکنولوژیِ «ارتقای مسئولیت» است.

وقتی فردی در چنین الگویی عمل می‌کند، یا تحت تأثیر چنین عواطفی رفتار می‌کند، رویکرد و حاصل کارش چندان رضایت‌بخش نخواهد بود.

اگر با ما همانند دیوانگانی در قفس یا موش‌هایی آزمایشگاهی رفتار نشود، ما انسان‌ها توانایی‌های بسیار بیشتری از خود نشان خواهیم داد.

با گفتنِ حقیقت.

فاش می‌گویم و از گفتۀ خود دلشادم

کاملاً با این سخن همدلم و پیشنهاد می‌کنم حتماً این قطعه را بخوانید.

مخلصِ کلام

تمام کسانی که این نکته را می‌فهمند، وظیفۀ اخلاقی دارند که بی‌پرده حرف دل خود را بزنند، و بیت کوین درواقع صدای این حرف است.

استبداد در برابر حقیقت

منظورم در اینجا صرفاً مقدار پول نیست. پیروزی در ابعاد چندگانه‌ای موضوعیت دارد. یک مادر خانه‌دار ممکن است با اندکی پول فاتح بازی زندگی باشد؛ آن‌هم نسبت به زن میلیونرِ بی‌فرزندِ یائسه‌ای که مدیرعامل است و جوانی خود را به‌پای توهمِ «موفقیتِ شغلی» باخته است.

استبداد خواهانِ سکوت است و تمهیداتی برای سانسورِ سیگنال‌ها، گفتار و کردار می‌اندیشد تا از این طریق سکوت ایجاد کند.

این کار نوعی وادادگی، و درنتیجه همان سکوت است.

به عبارت دیگر، بیت کوین می‌تواند در ارتقای بلوغ نوع بشر یاری‌رسان باشد.

بیت‌کوین جهان ما را به ساحت حقیقت بازمی‌گرداند و از این رو، تأثیرات شگفت‌آوری بر سازوکارهایِ بازخوردیِ زندگی‌مان خواهد داشت.

درواقع، مهمترین تأثیر بیت کوین، احیایِ توجه به پیامدهای اقتصادی است. چنین کاری دردناک و ناخوشایند خواهد بود، اما ضروری است.

ما دیگر به انبوهِ نسخه‌هایی که دولت برایمان تجویز می‌کند تن نمی‌دهیم. ما به‌عنوان افرادی آزاد و بالغ بر آنیم تا بار زندگی‌مان را خودمان بر دوش بکشیم. ما به‌دنبال استقلال و اختیاریم.

bitcoin jordan peterson truth and speech 3

همان‌طور که در قسمت قبل اشاره کردیم، از آنجا که ما اغلب نابیناییم، نمی‌توانیم ببینیم که پشت هر تصمیمی چه هیولا‌ها و شیاطینی ایستاده‌اند.

در مفهوم اجتماعی، ما درگیر یک بازیِ امتیازی هستیم که امتیاز در آن تقریباً معادل آن است که تا چه حدی می‌توانید در «بازار» خوب «بازی» کنید.

این بخشی از سه‌گانه‌ای شیطانی است: تکبّر، نیرنگ و آزردگی.

کامپیوتری که دارم با آن تایپ می‌کنم، نمونه‌ای از همین توانایی حلّ مسئله است. پیچیدگی‌ مدارهای سخت‌افزاری این دستگاه را در نظر بگیرید که نه‌تنها می‌تواند افکار مرا با فشار دکمه‌های کیبورد روی نمایشگر تصویر کند، بلکه قادر است آن را از طریق شبکۀ اینترنت در فضاـ‌زمان منتقل کند. حقیقتاً حیرت‌آور است.

استبداد همچون نقشه‌ای است که مناطقی را از قلم انداخته و وقتی این نکته را یادآور می‌شویم، ابتدا حرفمان را نادیده می‌گیرد و بعد عملاً سیگنال ما را سانسور می‌کند.

وارن بافت و مونگر به‌درستی اشاره کرده‌اند که «بیت کوین مرگ‌موش است»، اما دیگر نمی‌دانند که آن موشی که قرار است سم را نوش جان کند همان شخصیت مستبد و دولت مستبد است.

در غیاب یک نهاد عرضۀ پول مرکزی، پنهان‌ساختنِ فجایع یا سرشکن‌ ساختن هزینه‌ها بر دوش جامعه به‌مراتب دشوارتر است. باید درس بگیریم و در آینده محتاط‌تر باشیم و با دقت بیشتری هدف‌گذاری کنیم.

عواقب ساکت‌ماندن بدتر است، البته کار آسان‌تر این است که سکوت پیشه کنیم و خودمان را به دردسر نیندارزیم. اما در بلندمدت شرایط جانکاه خواهد شد. وقتی حرفی برای گفتن دارید و بیانش نمی‌کنید، درواقع دارید دروغ می‌گویید و دروغ هم خوراک استبداد است.

حاکم مستبد مانند خلبانی است که سیستم هشدار هواپیما به خطرات احتمالی را حذف کرده باشد.

به همین دلیل است که باور دارم که بیت کوین مهم‌ترین ابداع (یا کشف) دوران ماست، و شاید هم تا قرن‌ها هم مهم‌ترین باشد.

استبداد غارتی نظام‌مند است که در پی برنامه‌ریزی متمرکز و توسط بروکرات‌هایی صورت می‌گیرد که با ثروت مردمی که به‌ظاهر نمایندگی‌شان را بر عهده دارند، خود را از مخمصه می‌رهانند.

بیت کوین واجد چنین شرایطی است.

سه‌گانۀ نامقدس عبارت است از:

بیت کوین مطالعات علوم مادی را به امور حیاتی زندگی پیوند خواهد داد.