جیسون پاتس (Jason Potts) پروفسور اقتصاد و یکی از مدیران مرکز نوآوری بلاکچین در دانشگاه RMIT است. او تکنولوژی بلاکچین را یک انقلاب اساسی در زمینه تکنولوژی میداند که میتوان آن را با ظهور اینترنت مقایسه کرد و حتی شاید به اندازه اختراع برق بتواند جهان را تغییر بدهد.
آخرین تغییر بزرگی که مثل بلاکچین اثرگذار باشد، کی اتفاق افتاده و چه بوده؟
جیسون پاتس: من فکر میکنم اینترنت آخرین تکنولوژیای بود که باعث ایجاد انقلاب شد، اینترنت شبکههای ارتباطی دیجیتال و کامپیوترها را به هم متصل کرد تا هزینه ارتباطات و هماهنگی را به صفر برساند. اما اینترنت هیچ یک از زیرساختهای اقتصادی را تغییر نداد.
بعد از ظهور اینترنت، شما همچنان در دنیای واقعی از پول استفاده میکردید و همچنان از شرکتهای قبلی به عنوان واسطه برای خرید و فروش استفاده میکردید و همچنان از قراردادهایی استفاده میکردید که دیجیتالی نبودند.
پیش از آن، برقیسازی اقتصاد فرایندی بود که ۵۰ سال طول کشید.
من فکر میکنم بلاکچین هم مثل آن است.

چرا بلاکچین یک تغییر اساسی زیرساخت است تا صرفا یک تکنولوژی؟
جیسون پاتس: بیشتر تکنولوژیهایی که داریم، تکنولوژیهای صنعتی برای تولید چیزهایی هستند: اتومبیل، فولاد یا هر چیز دیگری. بلاکچین یک تکنولوژی زیربنایی است. این تکنولوژی به جای آنکه ماده، انرژی یا اشیا را سازماندهی کند، تنظیمگر افراد است.
در طول تاریخ چند وقت یک بار یک تکنولوژی این چنینی داشتهایم. شرکت سهامی که در اواخر قرون وسطی اختراع شد، تکنولوژیای بود که افراد را سازماندهی میکرد. از زمانی که این تکنولوژی ایجاد شد، جهان هرگز مثل قبلش نشد، زیرا این تکنولوژی تاریخ را تغییر داد و سرمایهداری مدرن را به وجود آورد.
اولین تکنولوژی از این دست فناوریها در قرن شانزدهم ظاهر شد، در قرن شانزدهم پادشاهان و ملکههای اسپانیا شرکتهای پیمانکاری را ایجاد کردند تا به سفرهای دریای در سراسر جهان بروند، مستعمرهها را ایجاد کنند و غیره. استفاده اولیه از این شرکتها برای امپراتوریسازی بود.
و سپس به تدریج متوجه شدیم که میتوانیم از آنها برای همه چیز استفاده کنیم. ما میتوانیم از آنها برای ساخت راهآهن استفاده کنیم و میتوانیم برای ساخت شرکتهای فولادی، کارخانههای فولاد و غیره استفاده کنیم. در حال حاضر تقریبا برای همه چیز از این شرکتها استفاده میکنیم.
بنابراین این شرکتهای یک تکنولوژی زیربنایی بودند. مثال دیگر، ساعتها و هماهنگی زمان است که به ما این امکان را میدهد تا جدول زمانی داشته باشیم و اگر جدول زمانی داشته باشیم، میتوانیم برنامهریزی را شروع کنیم و به ما امکان میدهد تا سیستمهای حمل و نقل عمومی داشته باشیم و میتوانیم روزهای کاری داشته باشیم.
این فناوریهای زیربنایی تقریبا کم رخ میدهند، اما وقتی اتفاق میافتند، به میلیونها و میلیونها نفر این امکان را میدهند تا اقداماتشان و اقتصاد را هماهنگ کنند.
بلاکچین هم دقیقا چنین چیزی است. بلاکچین هم دقیقا این امکان را به ما میدهد تا با اطلاعات مشترک و واقعیت هماهنگ شویم و همه ما میتوانیم از این فناوری استفاده کنیم تا بفهمیم چه کسی مالک چه چیزی است، در مورد مالکیت مطلع شویم، بدانیم چه کسی با خرید چیزی موافقت کرده، یا در مورد هویت که برای شهرت و حقوق اهمیت دارد، مطلع شویم، یا در مورد هر چیز دیگری که همه موافقیم اطلاعاتش نیاز داریم، باخبر شویم.
این تکنولوژی زیربنایی به ما این امکان را میدهد تا به اطلاعات اعتماد کنیم، و ما را قادر میسازد تا یک اقتصاد دیجیتال جهانی داشته باشیم.
بلاکچین فقط نسل بعدی اینترنت نیست، بلکه راهی اساسی برای ایجاد توافق مشترک در مورد انواع حقایق است که زیربنای اقتصاد مدرن را شکل میدهند و آن حقایق را به شکل کاملا دیجیتالی نشان میدهند.

ما قبلا میتوانستیم این کار را انجام دهیم ولی تفاوتش این است که حالا یک نهاد متمرکز نداریم که این حقایق را به ما بگوید.
جیسون پاتس: این پیشرفت بزرگی است. پیش از این، همیشه چنین کاری را یک شرکت، اگر به اندازه کافی بزرگ بود، میتوانست انجام دهد، اما هیچ وقت هیچ شرکتی نمیتوانست این کار را در سطح کل دنیا انجام دهد. برای این مسأله هر راهکار متمرکزی ایجاد شود، به فرد یا افرادی که آن ریجستری را کنترل میکنند، قدرت زیادی میدهد.
این پیشرفتی است که فناوری بلاکچین برای ما به ارمغان میآورد. فناوری بلاکچین یک روش غیرمتمرکز توزیعشده ارائه میدهد که میتوانیم به اطلاعاتش اعتماد کنیم و این اطلاعات به طور بالقوه برای همه باز است و میتواند به طور کامل توزیع شود.
در مورد زیرساختها، انقلاب بلاکچین چه امکاناتی ارائه میدهد؟
جیسون پاتس: ما در ۲۰۰ سال گذشته فرصتهای زیادی برای اتوماسیون، تحقیق، توسعه و نوآوری بخشهای صنعتی اقتصاد داشتهایم. اما پیشرفت کمی حاصل شد.
بر اساس هزینههای اداری و زیرساختی زیادی که داریم، فرصت زیادی داشتیم برای اینکه امکانی فراهم کنیم تا مردم بتوانند کار دیگران را بررسی کنند و تأیید کنند که کسی حق دارد چیزی را بفروشد یا نه، و تأیید کنند شخص همانی است که میگوید یا نه.
همه این مدیریتها، که هزینههای قابلتوجهی در اقتصاد مدرن دارند، این فرصت را دارند که خودکار شوند و سپس به سمت تحقیق و توسعه و تغییرات فناوری در آن حوزه هدایت شوند که ما آن را یک فرصت بزرگ میبینیم.
منظور من یک فناوری زیربنایی یا یک انقلاب زیرساختی است.

- شما تحقیقاتی در این زمینه انجام دادهاید که تخمین میزند حدود ۲۹ تریلیون دلار در اقتصاد برای اعتماد هزینه میشود که ما را قادر میسازد اعتماد کنیم که اتفاقات خاصی رخ داده است یا اینکه مطمئن باشیم اطلاعاتی دقیق هستند.
جیسون پاتس: در مرکز نوآوری بلاکچین، ما سعی کردیم هزینه اعتماد در اقتصاد مدرن را تخمین بزنیم. اگر همه افراد کاملا قابل اعتماد بودند، همه گفتهها درست بودند و همه قراردادها بدون زحمت اجرا میشدند، چه مشاغلی حذف میشدند؟
ما با دقت مرور کردیم و تک تک مشاغل در ایالات متحده را بر اساس زمان، احتمال سود هر شغل و افرادی که در ایجاد اعتماد نقش دارند، طبقهبندی کردیم. بنابراین برای مثال، فلسفه وجود یک شغل مثل حسابداری این است که افراد به اعداد اعتماد ندارند. بسیاری از مشاغل مدیریتی صرفا به این خاطر به وجود آمدهاند که نظارت و تأیید کنند که آیا طرف مقابل کاری را که قول داده، انجام داده است یا نه.
عددی که به آن رسیدیم حدود ۳۵ درصد بود که عدد خیلی بالایی است. یعنی حدود یک سوم اقتصاد صرفا بر مبنای بررسی و ارزیابی کار افراد است.
استدلال ما این بود که اهمیت بلاکچین به این است که اعتماد را صنعتی میکند. این همان افزایش بهرهوری است که به طور بالقوه وجود دارد، به خصوص اگر بتوانیم فرایند اعتماد و تأیید اطلاعاتی که به شما داده میشود را صنعتی و خودکار کنیم.
در حال حاضر، یک سوم کل اقتصاد جهانی صرف انجام کاری میشود که شاید دیگر نیازی به انجام آن نباشد. البته قرار نیست نیاز ما به این مشاغل به صفر برسد، مثل زمانی که موتورهای الکتریکی و موتورهای بنزینی آمدند و جایگزین انسان و حیوان شدند برای کارهای کشاورزی، زمانی بوده که ۹۰ درصد اقتصاد در کشاورزی بود و حالا به ۳ درصد رسیده است.
در قرن بیستم منبع عظیمی از ثروت در کشاورزی بود. اما مردم از مزارع خارج شدند و به شهرها رفتند و تمام آن منابع را برای انجام کارهای دیگر صرف کردند. این مدرن شدن این کار بود. حالا هم اگر اعتماد صنعتی شود، این فرصت ایجاد میشود.
فرآیند صنعتی شدن و انقلاب بلاکچین چقدر طول میکشد؟
به نظر شما آیا این تغییر شکل مثل برق، ۵۰ سال طول خواهد کشید؟
جیسون پاتس: به نظر میرسد سرعتش بالا میرود. همه تغییرات تکنولوژیکی و زیرساختی قبلی – تغییرات بزرگ: شبکههای ارتباطی و غیره – انتقال چند نسلی بودند.
بخش شگفتانگیز ماجرا این بوده که قبلا این تحول با چه سرعتی اتفاق افتاده است. دلایل متعددی میتوان برای آن ذکر کرد، اما بخش عمده آن به این خاطر بوده که اینترنت در حال حاضر به بیشتر اقتصاد گسترش یافته است و بخشهای زیادی از اقتصاد قبلا دیجیتالی شده است. بلاکچین فقط به جایی میتواند برود که قبلا دیجیتالی شده باشد. بنابراین من فکر میکنم شرایط برای سرعت بالای تغییرات بسیار مناسب است. به نظر من روندی ۲۰ ساله دارد.
- یکی دیگر از نتایج این انقلاب پیشبینیشده این است که به لطف ظهور بلاکچین به عنوان یک مؤلفه هماهنگکننده، در آینده کمتر شاهد شرکتهای بزرگ خواهیم بود. لطفا در این مورد بیشتر توضیح دهید.
جیسون پاتس: شرکت یک ساختار سلسله مراتبی بزرگ است. هزینههای غیرتولیدی نسبتا بالایی دارد. اما هرکسی در داخل شرکت میتواند به دیگران اعتماد کند. ما میتوانیم قراردادهای بسیار کمهزینهای را در داخل شرکتها ببندیم. اما وقتی پروژههای بزرگی را انجام میدهید، شرکت هم باید بزرگ باشد.
در چند صد سال گذشته شاهد این بودهایم که اندازه شرکتها به منظور انجام کارهای خاص، به تدریج افزایش یافته است، چه سیستمهای بانکی، عملیات معدنی یا موارد دیگر.
شرکتهای بزرگ که شاهد رشد روزافزون آنها هستیم، پیامدهای زیادی برای جامعه دارد. ما باید این واقعیت را بپذیریم که این شرکتها نه تنها قدرت زیادی دارند، بلکه ثروت هنگفتی را هم جمع میکنند. ما باید نیروهای متقابل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسیار قوی داشته باشیم تا بتوانیم در جهانی با سازمانهای سلسله مراتبی جهانی و بسیار بزرگ زندگی کنیم.
بلاکچین کارایی سازمانهای بسیار بزرگ را مختل میکند. این امر به افراد این امکان را میدهد تا معاملاتشان را انجام دهند، با یکدیگر قرارداد ببندند و قراردادهای همکاری را برای انجام کارها با استفاده از فناوریهای بلاکچین توزیع شده همتا به همتا انجام دهند.
ما راه جدیدی برای تعداد زیادی از افراد داریم تا با هم همکاری کنند، فرقی هم نمیکند این همکاری چه باشد، چه جبران ریسک باشد، چه ارائه بیمه باشد، چه سرمایهگذاری و وام باشد.
یعنی نیازی به شرکتهای بزرگ نداریم. اگر نیاز به شرکتهای بزرگ نداشته باشیم، دیگر لازم نیست برای کنترل آنها وقت صرف کنیم.

من یادم هست که روزهای اولی که اینترنت آمده بود، همه فکر میکردیم اینترنت یک آرمانشهر جادویی است که ترکیبی از شادی و شگفتی است – و به یک آشفتگی کامل تبدیل شد.
پیامدهای منفی انقلاب بلاکچین و ارزهای دیجیتال چیست؟
جیسون پاتس: دلیل فروپاشی مدینه فاضله این بود که ما هنوز پول دیجیتالی یا شرکتی برای ارائه همه این موارد نداشتیم. در نهایت شرکتهای بزرگ را دوباره آوردیم، که باعث همین مشکلاتی شد که با آنها مواجهیم. چگونه فیسبوک را کنترل کنیم؟ چگونه با قدرت آن پلتفرمهای بزرگ کنار بیاییم؟
من فکر میکنم این بار موضوع اصلی، حول محور حریم خصوصی و این سؤال خواهد بود که آیا میتوانیم در داشتن نام مستعار موفق شویم.
مسائل دیگری در مورد مقاومت در برابر سانسور و توانایی بازیگران، پلتفرمها، شرکتها یا دولتها – یا ائتلافها افراد دیگر – برای سانسور و کنترل افراد در این فضا نیز وجود دارد.
به نظر میرسد دولت چین عاشق بلاکچین است و چیزهایی را که نمیتواند کنترل کند، دوست ندارد. بنابراین به نظر میرسد میتواند همه جا به برادر بزرگ[1] تبدیل شود.
جیسون پاتس: بله، این مثال خوبی است، چون جایی که من فکر میکنم ما در حال پیشروی و رفتن به سوی انقلاب بلاکچین هستیم، آنجاست که اقتصاد جهانی بلاکچین به دو بخش تقسیم میشود: یک نسخه کم و بیش چینی و نسخه همه چیزهای دیگر. به همان روشی که اینترنت قبلا این کار را انجام داده است.
من فکر میکنم نسخه بعدی جایی که ما به آن میرویم همان منطق است که فقط به اقتصادهای دیجیتال گسترش یافته است. حال این من را میترساند. من آن را دوست ندارم. این وعده یک اقتصاد آزاد جهانی و جامعهای که بر روی پلتفرمهای منبع باز ساخته شده باشد، نیست. این وعدهای نیست که بسیاری از پیشگامان ارز دیجیتال و بلاکچین در سایفرپانک دو دهه قبل در ذهن داشتند.
من نگرانم که در نهایت به یک دنیای دوقطبی یا چندقطبی برسیم که وجود داشته اما احساس میکنم که در حال بازگشت به آن جهان هستیم. نقطه ضعف احتمالی این است که ما دوباره با امپراتوریهای دیجیتال جهانی بالکانیزه شده (مثل بالکان؛ تقسیم شده به بخشهای کوچک) مواجه شویم.
در مورد هاب بلاکچین دانشگاه RMIT در ملبورن برای ما صحبت کنید
جیسون پاتس: در سال ۲۰۱۷، زمانی که شروع به کار کردیم، در کل جهان اولین مرکز تحقیقات علوم اجتماعی در زمینه بلاکچین بودیم. بسیاری دیگر بودند که در زمینه علوم کامپیوتر کار میکردند اما ما اولین گروهی بودیم که واقعا از یک مدرسه کسب و کار رشد کردیم. در آغاز راه چهار نفر بودیم: من، کریس برگ (Chris Berg)، سینکلر دیویدسون (Sinclair Davidson) و دارسی آلن (Darcy Allen).
ما گروهی بودیم متشکل از اقتصاددانان، حقوقدانان و افراد مختلف از انواع دانشکدههای کسب و کار، و با هدف پاسخ به این سؤال گرد هم آمدیم: چه چیزی بر بلاکچین به عنوان یک تکنولوژی زیرساختی تأثیر میگذارد و آیا تأثیری بر مدلهای کسب و کار دارد؟ چگونه میتواند بخشهای مختلف را مختل کند؟ چه تأثیری بر مشاغل، کسب و کارها، شرکتها و غیره دارد؟
همیشه ایده این بوده: این فناوری بسیار مهم و مخرب است. ما میخواهیم این ایده را از نگاه یک مدرسه کسب و کار بررسی کنیم.
جیسون پاتس سردبیر مجله اقتصاد نهادی (Institutional Economics) و نویسنده کتابهای متعدد درباره بلاکچین است و در پادکست Mint and Burn نیز مشارکت دارد.
[1] در رمان ۱۹۸۴، برادر بزرگ (به انگلیسی:Big Brother ) نماد و چهرهٔ نظام حکومتی است که به اشکال گوناگون، بر زندگی طبقات مختلف مردم، نظارت و کنترل دارد.
منبع: https://iranbroker.net/blockchain-is-as-revolutionary-as-electricty