اثبات سهام و استیبل کوین ها: مخمصه تمرکزگرایی بلاکچین (قسمت دوم)
انتشار: مرداد 07، 1402
بروزرسانی: 26 خرداد 1404

اثبات سهام و استیبل کوین ها: مخمصه تمرکزگرایی بلاکچین (قسمت دوم)


در قسمت قبل به بررسی برخی از چالش های تمرکزگرایی بلاکچین پرداختیم و با چالش هایی آشنا شدید که اثبات سهام یا PoS برای شبکه های بلاکچین ایجاد می کند. در این مطلب قصد داریم به ادامه این بررسی که از این منبع انتخاب شده است و برای اولین بار در ایران بروکر ترجمه می شود بپردازیم. (توجه داشته باشید که این مطلب از زبان نویسنده اصلی بیان می شود.)

چالش های فنی اثبات سهام

اتریوم در مقایسه با بیت کوین با مشکلات مقیاس پذیری حادتری مواجه است که باعث شده عرصه را برای شماری از بلاکچین های قرارداد هوشمند متمرکزتر ( و بنابراین از جهاتی کاراتر) باز کند.

در میان این رقبای اثبات سهام، نمونه های زیادی وجود دارد که سیستم های آن ها با مشکلات فنی مواجه شده است.

یکی از مشکلات خبرساز\xa0 آن بود که بلاک چین سولانا ۱۷ ساعت از کار افتاد و به راه اندازی مجدد دستی و هماهنگ اعتبارسنج ها نیاز پیدا کرد. سولانا بلاک چین قرارداد هوشمند معروف با سرمایه گذاری خطرپذیر است که سعی می کند برای دستیبابی به توان عملیاتی چشمگیر در قیاس با اتریوم با ترکیب اثبات سهام و اثبات تاریخ بسیار مقیاس پذیرتر باشد.

تغییرات آن چیست؟ خب بسیاری چیزها. بازده بالاتر سولانا در مقایسه با اتریوم رایگان نیست.

پیش از هرچیز برای اینکه اعتبارسنج سولانا باشید به کامپیوتری با سی پی یو ۱۲ هسته ای، ۱۲۸ گیگ رم، ۳۰۰ مگابیت سرعت آپلود (۱ گیگا بیت توصیه می شود)، نیاز دارید. این سیستم، علی الخصوص سرعت آپلود آن، اساسا به این معنی است که شما برای اجرای اعتبارسنج سولانا باید یک اپراتور مرکز داده باشید. برخلاف بیتکوین شما نمی توانید در خانه با یک لپ تاپ کل بلاک چین را اعتبارسنجی کنید. به عبارت دیگر سولانا برای شما قابل حسابرسی نیست.

دوما، حتی آن اعتبارسنج های در سطح مرکز داده نیز اگر بخواهند تاریخچه کامل بلاک چین را بررسی کنند باید به بایگانی ها تکیه کنند زیرا با گذشت زمان حجم اطلاعات ذخیره شده بسیار زیاد می شود. بیت کوین این مشکل را ندارد. پس از 13 سال فعالیت، کل بلاکچین بیت کوین را می توان در یک درایو رایانه مشترک ذخیره کرد. پس از یک یا دو دهه تاریخچه سولانا تبدیل به حجم شگفت انگیزی از داده ها خواهد شد که مجددا برای شما غیرقابل حسابرسی خواهدبود.

سوما، سولانا از اسلش دستی استفاده می کند. به عبارت دیگر در صورت حمله به شبکه این بلاک چین به تصمیم انسانی برای تعیین اجماع نیاز است:

«اسلشینگ مشکل دشواری است و وقتی هدف این شبکه داشتن کم ترین تاخیر ممکن باشد، دشوارتر می شود. این تغییرات به ویژه هنگام بهینه سازی تاخیر آشکار می شوند. برای مثال، مطلوب این است که اعتبارسنج ها باید آرای خود را قبل از همگام سازی حافظه با دیسک ارسال کرده و منتشرکنند که این کار خطر خرابکاری را بیشتر می کند.»

در نهایت، هدف از اسلشینگ، کاهش ۱۰۰ درصدی مواردی است که در آن ها نود به طور مخربی سعی می کند قوانین ایمنی را نقض کند. به این دلیل است که ما می خواهیم در ابتدا اسلشینگی را اجرا کنیم که به هیچ نوع اسلشینگ خودکار نیاز نداشته باشد.

اثبات سهام و استیبل کوین ها: مخمصه تمرکزگرایی بلاکچین (قسمت دوم)

در حال حاضر، بعد از نقض ایمنی، شبکه برای اجماع معمول متوقف می شود. ما می توانیم داده را تجزیه و تحلیل کنیم و مقصر را بشناسیم و بگوییم که بعد از راه اندازی مجدد آن استیکر باید حذف شود. چنین رویه ای برای یک تایید مثبت هم قابل استفاده است. نقض ایمنی یک تایید مثبت به آسانی قابل رویت است، البته تحت شرایط عادی، نقض ایمنی یک تایید مثبت شاید شبکه را متوقف نکند. زمانی که نقض مشاهده گردید، اعتبارسنج ها آن استیک آسیب دیده را در دور بعدی مسدود می کنند و در ارتقای بعدی اگر نیاز به اسلشینگ آن نقض بود، تصمیم گیری می کنند.

در بلندمدت، اگر اثبات شود که نقض ایمنی مخرب نبوده است تراکنش ها باید قادر باشند بخشی از سپرده های اسلش شده را بازیابی کنند، هر بلاک به طور موثر با این شبکه بیمه می شود.

تایید مثبت و اسلشینگ، اسناد سولانا

بنابراین سولانا واقعا حتی یک بلاک چین خودکار نیست، و از لحاظ اتوماسیون، توان عملیاتی بیشتر و کارمزد پایین در صرافی، یک قدم عقب تر از اثبات کار بیتکوین و اثبات کار اتریوم است، مکانیزم اجماع دستی، انسانی و سیاسی است.

پیش از اینکه گاوهای سولانا از دستم عصبانی شوند، خاطرنشان کنم که در ضدیت با سولانا تعصبی ندارم. پلتفرم های قرارداد هوشمند گرایشی طبیعی دارند به اینکه به سوی بیش از پیش تمرکزسازی حرکت کنند زیرا هرچقدر که متمرکز باشند کارایی شان بیشتر می شوند و کاربران، کارایی را می خواهند (برای مثال کارمزدپایین و تاییدهای سریع). اگر به اوایل ستامبر ۲۰۲۱ برگردیم که ارزش بازار سولانا ۴۰ میلیارد دلار بود و ارزش بازار کاردانو ۹۰ میلیارد دلار، من در تحقیقم یک چرخش قیمت احتمالی را مطرح کردم که دو ماه بعد در اوایل نوامبر ۲۰۲۱ رخ داد: (تحلیل ۵ سپتامبر ۲۰۲۱ من را در ادامه مشاهده می کنید.)

«من فکر می کنم سولانا ( که هم اکنون هفتمین رمزارز از نظر ارزش بازار است)\xa0از نظر ارزش بازار از کاردانو ( در حال حاضر سومین رمز ارز است) پیشی می گیرد. هرچند من در هیچ کدام از آن ها سرمایه گذاری نمی کنم. جذابیت اصلی سولانا در حال حاضر این است که آن ها در حال ساخت صرافی های نیمه غیرمتمرکز و سایر برنامه ها هستند و کارمزد آن ها بسیار کمتر از اتریوم است.»

به هرحال، اتریوم نیز هر از گاهی با چین اسپلیت ناخواسته افت می کند و شاید اگر به اثبات سهام تغییر کند با مشکلات سخت تری مثل مشکلاتی که سولانا با آن ها درگیر است، روبه رو شود. ( در مقابل، بیت کوین از بهار ۲۰۱۳ تا به امروز ۱۰۰ درصد بهره وری داشته است. آن موقع هم که با مشکل روبه رو شد ارزش بازار آن کمتر از ۱ میلیارد دلار بود از این نظر واقعا در مرحله ازمایشی بود.)

مقاله ای در اکتبر ۲۰۲۱ از دانشگاه استنفورد (با حمایت بنیاد مالی اتریوم) با نام سه حمله به اثبات سهام اتریوم، راه هایی برای حمله به این سیستم هنگامی که اتریوم به اثبات سهام تغییر می کند را نشان داد. من بدون این که به عمق مقاله بپردازم از دکترای علوم کامپیوتر می خواهم مشخص کند که کدام مسیرهای حمله قوی هستند و هنگامی که حمله شناخته شد کدام یک از آن ها با ارتقا قابل دفاع است. پیشنها می کنم این مقاله را بخوانید.

توسعه دهندگان اتریوم، سال ها تغییر اتریوم به اثبات سهام را به تعویق انداختند (برنامه اولیه آن ها برای تغییر به اثبات سهام سال ۲۰۱۶ بود) با اذعان به اینکه نسبت به اثبات کار سیستم بسیار پیچیده ای است. توسعه دهندگان سولانا نیز تصدیق می کنند که اسلشینگ (عنصر ضروری اثبات سهام) به سختی اجرا می شود. و اسلشینک دستی، این سیستم را بسیار متمرکز می کند و همچنین حسابرسی واقعی به دست بسیاری از اعضا را ناممکن می کند.

هوگو نگوین یک سری مقالات ( مانند این، این و این) دارد که اثبات سهام را نقد می کند. درونمایه اصلی آن ها این است که بدون در نظر گرفتن هزینه غیرقابل تغییر به عنوان بخشی از طرح های آن ها،\xa0 سیستم اثبات سهام ذاتا چرخه ای است و بنابراین تا حد زیادی به اعتمادی مستمر نیاز دارد، بدون مداخله دستی توانایی کمتری برای بازیابی از چین اسپلیت دارد و همچنین توانایی محدودی در ایمن سازی بلاک چین تاریخی دارد. گزیده ای از مقاله او را در پایین آوردم :

« دوما و از همه مهم تر، وقتی نرم افزار نود اثبات کار دانلود شد، کاربر نود اثبات کار به طور ایمن می تواند برای مدت دلخواه نود را خاموش کند. شبکه اثبات کار بعد از مرحله راه اندازی، شبکه ای بدون نیاز به اجازه است: نودها می توانند هر وقت دوست داشته باشند فعال باشند یا نباشند. تنها استثا این وضعیت هنگام بروز هاردفورک ها است که اپراتورهای نود را ملزم به تکرار فرایند راه اندازی می کند (دلیل دیگری بر اینکه باید از هاردفورک ها بسیار عاقلانه استفاده شود و در صورت وقوع از آن اجتناب کرد)»

برخلاف آن، یک اپراتور نود اثبات سهام، حتی با نرم افزار دانلود شده درست، باید مرتبا با اشخاص ثالث قابل اعتماد تماس بگیرد تا مطمئن شود که در زنجیره درست قرار دارد. ترس از دست دادن ارتباط با شبکه اصلی و فریب خوردن توسط زنجیره اشتباه و ادامه یافتن آن برای همیشه، احتمال اینکه اشخاص قابل اعتماد پس از مدتی نباشند، همگی نشان دهنده امنیت پایین اثبات سهام هستند.

بسیاری از افراد بدون مطالعه اثبات سهام را به عنوان فناوری بهتر و برتر نسبت به اثبات کار پیشنهاد می کنند و توان عملیاتی این سیستم را ستایش می کنند بدون اینکه اصلا متوجه مشکلات فنی آن باشند. بسیاری از چیزهایی که آن ها به عنوان مشکل تلقی می کنند و معتقدند باید از سیستم حذف شود، مانند این واقعیت که سیستم اثبات کار از منابع جهان واقعی استفاده می کند، عملا ویژگی هایی هستند که تا سرحد امکان باعث امنیت شبکه می شود.

بنابراین آن ها تعجب می کنند که بسیاری از افراد توکن های پروتکل اثبات سهام و سیستم هایی با توان عملیاتی بالا را به اندازه ای امن نمی دانند که آن ها را مثل بیت کوین «پول جهانی» یا « وثیقه ای بکر» در نظر بگیرند. در عوض، این نوع از پروتکل ها بیش تر پلتفرم های آزمایشی متمرکز برای قراردادهای هوشمند هستند که می توانند مانند سهام رو به رشد فناوری مبادله شوند البته مطلوب است کسانی دست به خرید و فروش آن ها بزنند که کاملا به ریسک های آن ها واقف هستند.

مشکل تمرکزگرایی استیبل کوین

متولیان استیبل کوین ها خودشان به منزله حمله بردار[1]دیگری هستند و مشکل تمرکزگرایی دارند از این رو با \xa0پلتفرم های قرارداد هوشمندی که دیفای بخشی کلیدی از اکوسیستم شان است، خواه اثبات کار باشد یا اثبات سهام، در تضاد هستند. این مشکل، پروتکل هایی مانند اتریوم و سولانا را تحت تاثیر قرار داده است اما واقعا روی بیتکوین اثری نداشته است.

اثبات سهام و استیبل کوین ها: مخمصه تمرکزگرایی بلاکچین (قسمت دوم)

برای کسانی که می خواهند مروری کوتاه بر بخش های این مقاله داشته باشند، خلاصه این بخش از این قرار است که هر بلاک چین قرارداد هوشمندی که بخاطر کاربردهای دیفای، شدیدا به آن متکی است، می تواند تحت تاثیر نتایج هاردفورک هایش قرار بگیرید که این نتایج عمدتا به دست متولیان استیبل کوین متمرکز رقم می خورد. این متولیان می توانند ارزش تمام استیبل کوین ها را در هر سمتی از فورک که آن را معتبر تشخیص نمی دهند، بی اعتبار کنند و بقای آن سمت از بلاک چین را با ورشکسته کردن دیفای اش به خطر بیاندازند. این کار می تواند انتخاب زنجیره انشعاب یافته روی زنجیره اصلی باشد، از این روی تمامی متغیرهای این بلاک چین قابلیت تغییرپذیری دارند حتی اگر شبکه نود\xa0 خواستار تغییرات نباشد.

استیبل کوین ها، توکن هایی بر شبکه بلاک چین هستند که نماینده واحدهای ارز فیات، عموما، دلار آمریکا هستند. اکنون که بلاک چین های قرارداد هوشمند وجود دارد از آن ها می توان برای مقاصد مختلفی استفاده کرد. یک کاربرد متداوال آن ها این است که نهادی دلارهایی را جمع آوری می کند و آنگاه توکن هایی را به یک بلاک چین قرارداد هوشمند می فرستد که قابل معاوضه با آن دلارها است؛ این توکن ها «استیبل کوین» نامیده می شوند زیرا ارزش آن ها با دلار حفظ می شود و از قرار معلوم هر واحد از استیبل کوین با یک دلار حمایت می شود ( هرچند که این ویژگی از لحاظ تاریخی محل مناقشه است زیرا همیشه این طور نبوده است.)

پس از نشر استیبل کوین، افراد می توانند برای ارسال و دریافت استیبل کوین میان خودشان بدون نیاز به شخص ثالث متمرکز از هر بلاک چینی که روی آن صادر شده است استفاده کنند. از منظر کاربر، استیبل کوین ها یک جهش فناورانه بسیار مهم نسبت به نظام پرداخت بانک های موجود هستند، علی الخصوص برای پرداخت های بین المللی در هر اندازه یا پرداخت های کلان داخلی. شما می توانید در ساعت ۲ بامداد یکشنبه، یک میلیون دلار به قاره ای دیگر بفرستید و آن ها می توانند دقایقی بعد آن را دریافت کنند و همچنین می توانید این تراکنش را در شبکه بلاک چین تایید کنید (به هرحال یکی از دلایلی که دولت ها از وجود چنین چیزی خرسند نیستند و روی قوانینی کار می کنند که آن ها را بتوان نظارت یا حذف کرد،همین است.)

البته این نوع از استیبل کوین ها کاملا متمرکز هستند. متولی پول واقعی را نگه می دارد، وثیقه ای که از تمام آن توکن ها حمایت می کند. این متولیان قادرند برخی از آن توکن ها را در «لیست سیاه» قرار دهند یعنی آن ها را بلوکه کنند و اساسا آن ها را از ارزش بیاندازند. تتر لیست سیاهی بالغ بر ۵۰۰ ادرس و حساب دارد:

در پایان روز متولیان تعیین می کنند کدام یک از بدهی های توکنی شان ملاک معاوضه با دلار یا ارسال میان همتایان را دارد. اگر کاری انجام دهید که آن ها ( یا حاکمان شان) دوست نداشته باشند یا توکن شما در قسمت اشتباه هارد فورکی قرار بگیرید که فرستنده استیبل\xa0کوین معتقد باشد آن بخش از فورک اشتباه است، پول شما ممکن است دیگر هیچ ارزشی نداشته باشد.

اکنون ارزش استیبل کوین بر شبکه های قرارداد هوشمند بالغ بر ۱۴۰ میلیارد دلار است. این امر به آن ها قدرت عظیمی روی شبکه داده است. برای اینکه دلیلش را بدانیم بیایید مفهوم هاردفورک بلاکچین را بررسی کنیم.

نگاهی به هاردفورک

یک بلاک چین می تواند چیزی به نام «هاردفورک» داشته باشد، جایی که توسعه دهندگان و ماینرها/اعتبارسنج ها تصمیم به تغییر قواعد پروتکل بگیرند و مجموعه ای از بلاک هایی که ناهمخوان با قواعد شبکه نود فعلی است را بسازند.

اگر شمار قابل توجهی از ماینرها با این تغییرات موافق باشند آن ها می توانند این بلاک چین جدید را به طور نامحدود حفظ کنند. این تغییرات می تواند تعدیلات عمده در عرضه پول، حجم بلاک، نرخ صدور و سایر قوانین پروتکل باشد. ضمنا، اگر دیگر ماینرها نیز به ایجاد بلاک هایی که مطابق با شبکه نود فعلی باشد ادامه دهند آن گاه بلاک چین منفرد مثل دو راهی جاده، به دو شاخه تقسیم می شود. بلاک چین اصلی و بلاک چین جدید هر دو به موازات یکدیگر ادامه می یابند.

اثبات سهام و استیبل کوین ها: مخمصه تمرکزگرایی بلاکچین (قسمت دوم)

بیت کوین کش مثال شناخته شده این رخداد است؛ آن ها به طور قابل توجهی حجم بلاک را در مقایسه با پروتکل اصلی بیت کوین افزایش دادند و مسیر خود را در پیش گرفتند؛ در نتیجه ارزش زیادی را در مقایسه با بیتکوین از دست دادند. بیت کوین ساتوشی ویژن از بیت کوین کش منشعب شد و متعاقب آن ارزش زیادی را در مقایسه با بیت کوین از دست داد.

دلیلی که طرفداران بیت کوین آن را\xa0«غیرقابل تغییر» می نامند این است که در برابر تغییرات مقاومتی شدید دارد. هنگامی که شما یک نود کامل دارید، شما نرم افزاری دارید که بلاک ها را بر طبق قوانین اجماع این پروتکل مانند حجم بلاک، عرضه پول و غیره، یا معتبر یا نامعتبر تشخیص می دهد.

اگر کسی یک هاردفورک بسازد آن ها اساسا بلاکچین خود را می سازند و تاثیری روی شما نمی گذارند و تاثیری بر اجماع نرم افزاری که بیت کوین است نمی گذارد. تاکنون هر هاردفورکی که روی بیت کوین ایجاد شده است قادر نبوده که حجم قابل توجهی از کاربران را سمت خود جذب کند.

اگر توسعه دهندگان و ماینرهای شبکه بلاک چین شما تصمیم بگیرند یک سافت ورک بسازند ( تغییراتی کوچک و سازگار با قبل که همخوان با قواعد شبکه نود فعلی است\xa0اما آن ها را محدود می کند)، خب آن ها می توانند این کار را انجام دهند و شما می توانید با این شبکه کار کنید خواه شخصا تصمیم گرفته باشید که آن مجموعه از قوانین\xa0که سازنده این سافت فورک است را\xa0 ارتقا دهید یا خیر. در هر حال، شما همچنان با شبکه سازگار هستید.

به همین دلیل است که در نزاع حجم بلاک (جنگ بلاک سایز) بین سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، نیروهای بسیار قدرتمند نتواستند بر قدرت تک تک کاربرانی که نودهای خود را اجرا می کنند غلبه کنند. اکثر ماینرها، تولیدکنندگان تقریبا انحصاری تجهیزات استخراج در آن زمان، بزرگ ترین صرافی ها و شرکت های مرتبط با بیتکوین و برخی از توسعه دهندگان اولیه همگی تلاش کردند تا شبکه بیت کوین را به دلخواه خود تغییر دهند اما خواسته آن ها رد شد.

بزرگی حمله این جبهه متحد را سخت می توان توضیف کرد. شبیه به فیلم انتقام جویان: جنگ بی پایان بود که کل تیم انتقام جویان از جمله مرد آهنی، ثور، هالک، کاپیتان آمریکا، بیوه سیاه، پلنگ سیاه، مرد عنکبوتی، نگهبان کهکشان، اسکارلت ویچ، ویژن و دکتر استرنج با هم بر علیه تانوس متحد شدند و با این حال از او شکست خورند.

در آن فیلم تانوس شکست ناپذیر بود. بیت کوین هم به لطف شبکه نود محورش تغییرناپذیر است. و این موضوع در سال ۲۰۱۷ اثبات شد. البته این اتفاق به این معنی نیست که در برابر هرچالشی مقاومت خواهد کرد بلکه نشانگر این است که برای حفظ مدل غیرمتمرکزش چالش بسیار سخت تری را در مقایسه با هررمزارز دیگری از سرگذرانده است.

قبل و بعد از اینکه در خواست تغییر در شبکه بیت کوین با شکست مواجه شد، برخی از آن افراد، شمار زیادی هاردفورک در شبکه بیتکوین ایجاد کردند، که شناخته شده ترین آن ها بیت کوین کش بود. وقتی هاردفورک اتفاق می افتد، هر کاربری کوین های موجود خود را حفظ می کند (و شبکه به کار خود ادامه می دهد، بدون تصدیق وجود هاردفورک زیرا آن بلاک ها همخوان با قواعد شبکه نیستند) و کوین های جدید دریافت می کند. بنابراین وقتی بیتکوین کش از بیتکوین انشعاب یافت، اگر کاربری از قبل ۱۰ بیت کوین داشته باشد اکنون او ۱۰ بیت کوین و ۱۰ بیتکوین کش دارد. او می تواند هر دو نوع کوین را حفظ کند یا آن نوع کوینی که نمی خواهد را بفروشد و آن کوینی که دوست دارد را بخرد.

در این نمونه اغلب کاربران مایل هستند که بیت کوین کش را بفروشند، و بنابراین بیتکوین کش در مقایسه با بیت کوین ارزش بسیار زیادی را از دست می دهد. به علاوه، شبکه بیت کوین کش تعداد بسیار کمتری ماینر دارد و از این رو در برابر حمله ۵۱ درصدی امنیت پایین تری دارد. این انشقاق از آن موقع انقدری رشد کرده که اگر ۱ الی ۲ درصد از ماینرهای بیت کوین تصمیم بگیرند به بیت کوین کش حمله کنند و بر توان هش کنونی اش غلبه کنند، قادر به چنین کاری خواهند بود.

آنچه ما به عنوان بیت کوین یا BTC می شناسیم بلاک چینی است که تحت هیچ هاردفورک رسمی قرار نگرفته است. این شبکه با نودهایی که مربوط به سال های پیشین هستند سازگار است. بیت کوین کش (BCH) بیت کوین ساتوشی ویژن (BSV) و سایر بلاک چین ها که هاردفورک هستند، آن ها صرفا از بیت کوین انشعاب یافتند و نودهای موجود شبکه کوین آن ها را بهعنوان بیت کوین نمی شناسد بلکه آن ها کوین های خاص خودشان را دارند.

از این منظر اتریوم فرق دارد. آن چه ما امروزه به عنوان اتریوم می شناسیم هاردفورکی است که بعد از چهار هاردفورک دیگر ایجاد شده است. این شبکه عمدا به وسیله هاردفورک ها به روزرسانی می شود. در واقع آلت کوین کوچکی که با نام اتریوم کلاسیک یا (ETC) معروف است بلاک چین اصلی اتریوم بوده است.

در روزهای نخست شروع به کار اتریوم، یک قرارداد هوشمند بسیار معیوب به خاطر کدنویسی ضعیفش مورد سواستفاده قرار گرفت و توسعه دهندگان به جای اینکه اجازه دهند شبکه با کدنویسی قبلی ادامه دهد تصمیم گرفتند بخاطر سرمایه گذارانی که پول هایشان را در آن طرح از دست دادند کل بلاک چین را با یک هاردفورک منتفی کنند و این هاردفورک بخاطر حمایت بسیار گسترده تبدیل به زنجیره اصلی شد. البته بلاک چین قبلی منتفی نشد، فقط خیلی\u200eها آن را ترک کردند و اتریوم کلاسیک نام گرفت.

اثبات سهام و استیبل کوین ها: مخمصه تمرکزگرایی بلاکچین (قسمت دوم)

از آن زمان تاکنون، اتریوم چند هاردفورک بخاطر به روز رسانی\xa0انجام داده است اما زنجیره های دیگر که از آن ها جدا شده اند کاملا فراموش شدند زیرا آن ها مثل اتریوم کلاسیک محل توجه و مناقشه کسانی نبوده اند.

چون اتریوم با هاردفورک به روزرسانی می شود و «بمب سختی» در کد آن بر زنجیره فعلی (پیشافورک) قرار داده شده است، توسعه دهندگان در مقایسه با نودها قدرت بیشتری در هدایت شبکه دارند. شبکه نود اتریوم عملا این قدرت را ندارند که تغییرات را نپذیرند آن طور که نودهای بیت کوین چنین قدرتی دارند. زیرا یک هاردفورک فراتر از نودهای فعلی شبکه حرکت می کند و بمب های ساعتی سختی در کد اتریوم وجود دارد. این باعث می شود که ماینرها و کاربران مرتبا با تغییرات به هاردفورک های جدید که توسعه دهندگان روی آن به اجماع رسیدند، موافق باشند.

در واقع، اتریوم در نوامبر ۲۰۲۰ به خاطر به روزرسانی یک باگ دچار چین اسپلیت ناخواسته شد و در آگوست ۲۰۲۱ به خاطر به روزرسانی باگ بازهم چین اسپلیت شد.

طرفداران بیت کوین خیلی اوقات از سطح تمرکزگرایی اتریوم و سهولت تغییرپذیری آن انتقاد می کنند. طرفداران اتریوم غالبا از آن دفاع می کنند چون تغییر به چیز بهتر و به روزرسانی سریع تر را ضروری تلقی می کنند. این دو فلسفه های متفاوتی دارند، اما درک این موضوع مهم است که چطور این فلسفه ها از لحاظ فنی متفاوت هستند.

متولیان استیبل کوین ها : تصمیم گیران فورک قرارداد هوشمند

صرف نظر از سختی شبکه و چیزهایی از این دست، نیروهای متمرکز قدرتمندی در اتریوم وجود دارند که در صورت وقوع هاردفورک، تعیین می کنند کدام یک از آن ها موفق هستند. این قضیه هم درباره هاردفورک های عمدی و هم راجع به هاردفورک های ناخواسته که بارها در شبکه اتریوم رخ می دهند، صادق است.

بنیاد اتریوم نیروی قدرتمندی است که مسیر اتریوم را تعیین می کند. کانزنسیس[2]، که در توسعه و فراهم کردن زیرساخت نود اینفیورا[3] ( که اگر افت کند باعث می شود که به طور اساسی بخش اعظمی از عملکرد اتریوم افت کند همانطور که در نوامبر۲۰۲۰ بخاطر چین اسپلیت، چنین اتفاقی رخ داد) نقش داشته است و صاحبان متامسک (کیف پولی که ده ها میلیون کاربر اتریوم برای دیفای و ان اف تی از آن استفاده می کنند) عوامل تاثیرگذار و قدرتمند دیگری بر مسیر این شبکه است.

البته علاوه بر آن دو کانون متمرکز آشکار، قدرتی دیگر وجود دارد که اغلب نادیده گرفته می شود و آن بزرگ ترین متولیان استیبل کوین ها هستند. آن ها به طور اساسی به قدری قوی هستند که درصورت وقوع هاردفورک، می توانند بلاک چین معتبر را تعیین کنند. با توجه به ۱۱۵ میلیارد دلار دارایی که آن ها دارند این دو استیبل کوین بزرگ تاثیری زیاد بر اتریوم و دیگر بلاک چین های قرارداد هوشمند دارند.

اثبات سهام و استیبل کوین ها: مخمصه تمرکزگرایی بلاکچین (قسمت دوم)

وقتی یک هاردفورک رخ می دهد، متولیان استیبل کوین ها نمی توانند هر دو مجموعه توکن را قابل معاوضه با پول شان تعیین کنند زیرا اکنون دو برابر کل توکن ها ( دو مجموعه کامل، یکی برای بلاک چین اصلی و دیگری برای بلاک چین انشعاب یافته از آن) وجود دارد. آن ها باید انتخاب کنند که کدام بلاک چین از نظر آن ها معتبر است که برای معاوضه با پول خود آن را می پذیرند. هرکدام را که نامعتبر تلقی کنند، دیفای و سایر استیبل کوین های آن از بین خواهد رفت. بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در دارایی های تحت مدیریت پروتکل های دیفای قفل شده است. هسته حیاتی اتریوم به استیبل کوین های متمرکز متکی است و همچنین استیبل کوین هایی که صرافی های فرامرزی متمرکز استفاده می کنند یا استیبل کوین هایی که برای پرداخت استفاده می شوند.

بنابراین اگر توسعه دهندگان و نهادهای بزرگ بخواهند هریک از قوانین زیربنایی اتریوم را تغییر دهند، کاربران اتریوم نمی توانند از شبکه نودهایشان دفاع کنند. اگر یک هاردفورک رخ بدهد و برخی از نهادها و متولیان بزرگ استیبل کوین، فورک جدید را به عنوان زنجیره اصلی تایید کنند آنگاه نظر نودهای فعلی دیگر اصلا مهم نیست. زنجیره فعلی آن ها همراه با استیبل کوین ها و دیفای بی اعتبار شده ای آن ها به احتمال زیاد بازنده خواهند بود. در نهایت این هاردفورک جدید با قواعد جدید و با استیبل کوین و دیفای کاربردی، برنده خواهد شد.

بلاک چینی که تا سرحد امکان مستقل باشد مانند شبکه بیت کوین، ذاتا در برابر این دست حملات یا اجبار تمرکزگرایی بسیار مقاومت خواهد کرد. در اینجا سازندگان استیبل کوین یا توسعه دهندگان کیف پولی وجود ندارد که شبکه بیت کوین را به مسیری خاص هدایت کند علی الخصوص زمانی که آن ناچارا با هاردفورک مواجه می شود. برخی از استیبل کوین ها بر لایه هایی از شبکه بیت کوین اجرا می شوند اما آن ها مستقیما بر لایه پایه این پروتکل اجرا نمی شوند و در اندازه ای نیستند که برای این اکوسیستم حیاتی باشند.

به همین دلیل است که من بیت کوین را در زمره نوعی پول قرار می دهم در حالی که اکثر رمزارزهای دیگر را نوعی خدمات مالی سهامی در نظر می گیرم. آن ها پلتفرم های بسیار متمرکزی هستند که برای توسعه کاربردهایشان از رمزارز پیشا استخراجی خود بهره می برند.

بلاک چین های قراداد هوشمند به درجات مختلف نیمه متمرکز هستند، به طور آشکاری قابل تغییر هستند، و بنابراین ذاتا سیاسی هستند. این امر بدین معنی نیست که قیمت شان بالا نمی رود یا اینکه کاربردی ندارند بلکه آن ها را تبدیل ماهیت متفاوت از داریی های پولی تغییرناپذیر جهانی می کند و بنابراین خوب است که آن ها را به دو سرمایه تقسیم کنیم.


[1] attack vector

بردار حمله\xa0 یا همان بردارهای تهدید، به مسیری اطلاق می شود که مهاجمان سایبری برای نفوذ به زیرساخت های فناوری اطلاعات طی می کنند. در اصل، بردار حمله فرآیند یا مسیری است که یک هکر مخرب برای رسیدن به هدفش از آن استفاده می کند

[2] Consensys

[3] Infura

سرویس اینفیورا \xa0یکی از بزرگترین ارائه دهندگان خدمات نود های آنلاین در شبکه اتریوم است. به طور کلی میتوان این سرویس را معادل با یک یا چند نود در شبکه اتریوم در نظر گرفت. این سرویس تعداد زیادی راه ارتباطی (APIs) برای برنامه نویسان و DApp ها ایجاد کرده است و آنها با این روش به شبکه اتریوم متصل میشوند.



منبع: https://iranbroker.net/proof-of-stake-and-stablecoins-a-blockchain-centralization-dilemma-2/